حجت الاسلام اسماعیلی : هیچ وقت فکر نمیکردم وارد کار قضایی بشوم
همراه با خاطرات؛ هیچ وقت فکر نمیکردم وارد کار قضایی بشوم
1395/1/16 دوشنبه
وی در روستای کریز از بخش کوهسرخ شهرستان کاشمر متولد شده و 60 سال سن دارد. پای گفت و گوی این مدیر با سابقه سازمان که دارای تألیفات دلنشینی است، نشستیم.
مسیر طلبگی را از کجا آغاز کردید؟
بسم ا.. الرحمن الرحیم. با درود به ارواح پاک طیبه شهدا، روح بلند امام امت و آرزوی طول عمر و سلامتی برای مقام معظم رهبری، انتظار و تقاضای فرج برای امام زمان علیهالسلام؛ مشوق بنده در این زمینه جناب ابوی بودند که علاقه شدیدی به روحانیت داشتند. با این که خودشان کشاورز بودند و فقط در حد خواندن و نوشتن سواد داشتند، اما خیلی به روحانیت و طلاب علاقه داشتند و از همان ابتدای دوره ابتدایی بنده را به این امر تشویق میکردند. در این بین هم بعضی از معلمان دوره ابتدایی نقش مؤثری داشتند. به عنوان مثال مرحوم جناب انصاری معلم سال ششم ابتدایی، بنده را خیلی تشویق و ترغیب به ورود به حوزه کرد.
در کدام حوزههای علمیه درس خواندهاید و از محضر چه اساتیدی بهره بردهاید؟
اولین حوزه علمیهای که وارد شدم، حوزه علمیهی کاشمر بود که در دوره ی قبل از انقلاب به برکت حضور مرحوم آیتا... سعیدی یکی از بهترین حوزههای علمیهی کشور بود. علاوه بر دروس حوزه، ایشان طلبهها را موظف کرده بودند که هر روز یک مسئله را فرا بگیرند و یک صفحه نیز از گلستان سعدی و بعد کلیلهودمنه به عنوان مشق بنویسند. هر ماه نیز امتحانی از همان 30 مسئله و مشقهای نوشته شده میگرفتند و پرداخت شهریهی ایشان منوط به قبولی در همین آزمون بود. اساتید دیگری هم در آن حوزه بودند، مثل مرحوم حاجآقای مدرسی، مرحوم آقای شریعتی مهولاتی و مرحوم آقای نبوی. بعد از گذراندن سطوح مقدماتی در آن حوزه، عازم قم شدم. آنجا هم شرایط خودش را داشت. از اساتید متعددی در آنجا استفاده کردیم از جمله حضرت آیت ا... مکارم شیرازی، حضرت آیتا... فاضل لنکرانی و حضرت آیتا... خزعلی.
کدام استاد بیشترین تأثیر را بر زندگی شما گذاشتند؟
البته همهی اساتید تأثیر خودشان را داشتند، علت هم این بود که بین شاگرد و استاد در حوزه علمیه، یک ارتباط عاطفی و دینی وجود دارد و ما استاد را به عنوان کسی که به او اعتقاد داشتیم انتخاب میکردیم و طبیعتاً بر ما اثر میگذاشت. منتهی شاید بیشترین اثر را در جهات متعدد و مختلفی از جمله سیاسی، اعتقادی، انقلابی و حتی مادی از مرحوم آیتا... مشکینی گرفتم. واقعاً زندگی ایشان درس بزرگی برای طلابی بود که در قم زندگی میکردند.
چه شد که وارد کار قضایی شدید؟
شاید یکی از کارهایی که هیچ وقت فکر نمیکردم وارد آن بشوم، همین کار قضایی بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در قم اعلام کردند که به تعدادی از طلاب برای تبلیغ مسائل فرهنگی در دبیرستانها و مراکز فرهنگی آموزش عالی احتیاج دارند. بنده و تعدادی از دوستان ثبتنام کردیم و از اولین شاگردان مدرسه عالی طلاب قم و بخش فرهنگی و تربیتی آن بودیم. از بین شرکتکنندگان، گروهی را بر مبنای معدل انتخاب کردند تا بعد از چند ماه آموزش، جذب آموزش و پرورش شوند و بنده هم جز آن گروه بودم. آموزشها را تا خرداد ماه سال 60 گذراندیم و قرار شد که از مهر ماه همان سال در مدارس تقسیم شویم. در وقفه چند ماهه ای که بین اتمام آموزش تا زمان تقسیم به وجود آمد، چند نفری از جمله جناب آقای صدر دادستان وقت سپاه پاسداران از طرف شهید بهشتی به مدرسه عالی طلاب آمدند و عنوان نمودند که احتیاج شدیدی به طلاب در مسائل قضایی دارد و از روحانیون خواستند که با آنها همکاری کنند. بنده، حاجآقای فراتی و حاجآقای شفیعی، قول دادیم که سه ماه تابستان را به دستگاه قضایی کمک کنیم و بعد از آن هم وارد کار فرهنگی در آموزش و پرورش شویم. بعد از تقسیم، من به مشهد مقدس آمدم و بعد از پایان سه ماه تابستان، به دلیل تحرکات و ترورهای منافقین و نیاز شدیدی که به حضور روحانیون در دستگاه قضایی وجود داشت، باعث شد که از آموزش و پرورش جدا شویم و در دستگاه قضایی باقی بمانیم.
اولین روزی که پشت میز قضاوت نشستید چه احساسی داشتید؟
برای ما بسیار کار سختی بود که بخواهیم در مورد افراد قضاوت بکنیم. البته آموزشهایی هم که دیده بودیم کامل نبود. قانون هم در آن روز وجود نداشت. ما بودیم و کتاب تحریرالوسیله امام(ره) که باید خودمان از این کتاب و مبانی فقهی آن مسائل را استخراج و مورد استفاده قرار می دادیم و کار بسیار سختی بود.
البته همین الان هم این کار سختی است، یعنی سختی و دشواری قضاوت بین افراد از همان ابتدا تاکنون فرقی نکرده است. یعنی همان حساسیت و همان سختی که در روز اول قضاوت احساس میکردیم، امروز هم هر لحظه و هر دقیقه همان احساس را داریم. چون کار بسیار خطیری است و از خداوند متعال میخواهیم که در این راه به ما کمک کند.
شما در عرصه تألیف نیز دستی بر آتش دارید و تاکنون چند کتاب از شما منتشر شده است. چه شد که به این فکر افتادید؟
قبل از پیروزی انقلاب، طلاب کاشمری جلسهای داشتند که بنده چند مقاله در آنجا عرضه کردم و مورد تشویق و ترغیب دیگران و مسئول آن جلسه قرار گرفت. بعد از پیروزی انقلاب هم در مقاطع مختلفی علاقهمند بودم که مطالبی را جمعآوری کنم و بنویسم. اولین کتابی که شروع به نوشتن آن کردم، خاطراتی بود از برهه زمانی جریان 19دی در قم و اهانتی که به حضرت امام شد و رفتوآمدی که طلاب به منزل مراجع به عنوان همدردی و ابراز تنفر از دستگاه و رژیم شاه داشتند که در بازگشت از منزل یکی از مراجع، مورد تعرض مأمورین قرار گرفتیم و تعدادی از طلاب به شهادت رسیدند و خاطرات دیگری که مربوط به قبل و بعد از پیروزی انقلاب است. با خودم گفتم که حیف است این وقایع مکتوب نشود، چون من شاهد عینی بسیاری از آن جریانات بودم لذا کتاب «خاطرات زیبا» را نوشتم. البته نقصهایی دارد و باید کامل شود. بعد از آن هم به دلیل این که خداوند سفرهای متعددی زیارت حرمین شریفین را نصیب بنده کرده است، در آن سالهای اول که کتاب جامع و مدون و قابل استفاده در زمینه حج وجود نداشت مطالب مختلفی را از کتب متعدد جمعآوری کردم و به این فکر افتادم که آنچه را مورد نیاز یک زائر یا روحانی کاروان از همان ابتدای ورود به سرزمین مکه و مدینه است، در قالب کتابی با عنوان «حرمین شریفین» منتشر نمایم.
همچنین در اولین سفری که به عتبات عالیات مشرف شدم دوباره همین نیاز را احساس کردم. لذا با موضوع معرفی کربلا، نجف، سامرا، کوفه و شخصیتها و مکانهای مختلف مذهبی کشور عراق، کتابی را تألیف کردم.
در حال حاضر هم اگر فرصتی باشد علاقهمند هستم که کتب دیگری را در این زمینه بنویسم و به تمامی خدمتگزاران اسلام و مسلمین تقدیم کنم.
مهمترین دستاوردهای سازمان قضایی استان را چه میدانید؟
تقریباً میشود گفت که به برکت مدیریت واحد و برنامه ریزی مناسب و نظارتهای مختلف و متعددی از جمله بازرسی خوداتکایی و برنامههایی که برای آموزش پیشبینی کردهاند و از استانها مطالبه می نمایند، دستاوردها در همهجا یکسان است.
با توجه به این برنامههای مدون، همراه با تلاش و کوششی که قضات و کارمندان سازمان قضایی استان خراسان رضوی داشتهاند، شاهدیم که آمار پروندههای وارده از سال 74 تاکنون کمتر از نصف شده است که این دستاورد بزرگی است و مرهون خدمات همکاران محترم قضایی و کارمندان و تعاملی است که با نیروهای مسلح داشتهایم و داریم.
یکی از شاخصهای انتخاب جناب عالی به عنوان مدیر نمونه، نظارت بر عملکرد کاربران سمپ (CMS) بوده است. در اینباره توضیح دهید.
سابقاً در سازمان قضایی خراسان رضوی با توجه به گستردگی و تعداد فراوان پرونده های موجود، دو تا سه کارمند در فضای بزرگی، کار پیدا کردن سوابق را برعهده داشتند و کارتها را یکبهیک بررسی میکردند تا سوابق را بتوانند اعلام کنند. ابتدا وقتی مسئله استفاده از فناوری در سازمانهای قضایی مطرح شد، هرچند امکاناتی نداشتیم، از سربازان باسواد پس از آموزش اولیه استفاده کردیم و توانستیم حدود 150 هزار پرونده قدیمی را وارد رایانه کرده و سیستم کارتی را جمعآوری کنیم. به همین شکل برنامههای بعدی سازمان را پیش بردیم و گسترش دادیم. علاقهای که خود من به استفاده از رایانه و فناوری های جدید داشتم، باعث شد که به این بخش توجه بیشتری شود. بعد از این که در سراسر استانها، برنامه منظمتر پیاده شد، باز هم افرادی را مسئول کردیم که در بخش دادسرا و دادگاه بهطور مجزا سرکشی کنند و جلسات متعددی را با کاربران گذاشتیم و شکر خدا الان هم میتوانیم بگوییم که در حد مطلوبی از سامانه سمپ بهره می بریم. اکثر قضات دورههای تخصصی استفاده از رایانه را ندیدهاند ولی با جدیت و علاقه توانستند در کنار کار قضایی بر کار رایانه مسلط شوند و الان در همه شعب دادگاهها و دادسرا استفاده کاملی از سامانه سمپ صورت می گیرد.
چه اقداماتی برای آموزش مطلوب کارکنان سازمان قضایی استان صورت گرفته است؟
از همان ابتدایی که بنده وارد کار قضایی شدم، بحث آموزش را همواره مورد توجه قرار دادم. اوایل که حجم کار کمتر بود، هر روز نیمساعت کلاس داشتیم که تا به امروز استمرار داشته است. در حال حاضر که نگاه میکنم میبینم که واقعاً فوائد مختلفی در این کلاسها وجود داشته است. مثلاً ما توانستهایم در جلسات صبحمان، کل «کتابالقضا» تحریرالوسیله امام(ره) را در جمع کارکنان بخوانیم یا کل قوانین مصوب، مانند قانون مجازات اسلامی، آئین دادرسی کیفری 1290 یا آئین دادرسی مدنی را در همان جمع مرور نماییم. علاوه بر این، روایاتی از کتاب «مواعظ العددیه» آیتا... مشکینی و جلد هشتم بحار در باب زیارات نیز من باب تذکر در اول کلاس ها خوانده شده است. کار دیگر ما در این جلسات صبح، برگزاری جلسات قرائت و تفسیر نهجالبلاغه است که یک دوره کامل خواندهایم و الان در دور دوم و در خطبه شصت این کتاب شریف هستیم.
کلام ائمه نور است. کَلامُکُمْ نُورٌ وَ أَمْرُکُمْ رُشْدٌ وَ وَصِیَّتُکُمُ التَّقْوَى وَ فِعْلُکُمُ الْخَیْرُ وَ عَادَتُکُمُ الْإِحْسَانُ وَ سَجِیَّتُکُمُ الْکَرَمُ.
نسبت به آموزش های اداری هم اهتمام به عمل آمده است. در زمینه کار با سمپ هم کلاسهای متعددی با بهرهگیری از اساتید مجرب به صورت خصوصی و عمومی برگزار شده است لذا اگر پیشرفتی در بین نیروها دیده میشود به خاطر آموزش های مستمری است که هنوز هم ادامه دارد.
تکریم ارباب رجوع از چه لحاظ اهمیت دارد؟
تکریم ارباب رجوع یکی از آموزههای دینی ما است. در روایت داریم: «سید القوم خادمهم.» یعنی آقای مردم، خادم آنهاست. یا فرمایش امام راحل که فرمودند: من خادم مردم هستم و خوشحالتر میشوم که بهجای رهبر بهمن خادم بگویید. خوب این آموزهها و روایات متعددی که از معصومین علیهمالسلام وجود دارد سرمنشاء همه افکار و اندیشههای ماست و باعث میشود که به ارباب رجوع خدمت کنیم. از معصوم علیهالسلام نقل شده است که خدمت به مردم، حتی از طواف خانه خدا و از زیارت بیتا... الحرام افضل است. اگر به اینها دقت کنیم ضرورت تکریم به ارباب رجوع را میفهمیم و عمل میکنیم. بنده میتوانم به جرأت بگویم که در طول خدمتم از اول ورود تا الان، هیچموقع برخورد تندی با اربابرجوع و مراجعهکنندگان نداشتهام.
خاطره ای هم در این زمینه دارید؟
خاطرات فراوانی در این زمینه وجود دارد. در سالهای اول انقلاب که منافقین تحرکات فراوانی داشتند، فردی را دستگیر کرده بودند که تعدادی نارنجک از جبهه آورده و پنهان کرده بود. احتمال وابسته بودن این فرد به منافقین زیاد بود. نیروهای اطلاعات سپاه مشغول کار بر روی وی بودند. بعداً متوجه شدیم که برادر شهید است. پدرش که پیرمردی بود، به دادسرا آمده بود و به دادیار پرونده گفته بود: میخواهم پسرم را آزاد کنم. دادیار پرونده به وی گفته بود که آزادی پسر شما فعلاً امکان ندارد و باید مراحل تحقیقات کامل شود. دوباره درخواستش را تکرار کرده بود و گفته بود که آمدهام تا پسرم را به مراسم عروسیای که در پیش داریم، ببرم. پس از اینکه جواب منفی شنیده بود، خیلی ناراحت به اتاق بنده که دادستان وقت بودم آمد. ایستاد و شروع کرد به فریاد زدن و اهانت کردن، به طوری که جمع زیادی از کارکنان جمع شدند و به من اشاره میکردند که ایشان را ببریم و من پاسخ میدادم که صبر کنید. من فقط سکوت کردم و به حرفهایش گوش دادم. وقتی همهی حرفهایش تمام شد، با خونسردی به ایشان گفتم: «ببینید پدرجان، اگر شما یک فرزندت را فرستادی به جبهه و به شهادت رسیده است، برای رضای خدا و کمک به نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده است. اگر ما یکی از فرزندان شما را بازداشت کردیم با توجه به جوی که در مورد منافقین وجود دارد، جهت روشن شدن این موضوع است که خطری برای نظام و خانواده شهدا پیش نیاید.» وقتی من با آرامش به ایشان این جملات را گفتم، انگار با یک کاسه آب سرد، شعله غضبش خاموش شد و آمد جلو و خودش را بر روی پای من انداخت که ایشان را بلند کردم صورتش را بوسیدم و همهی کارکنان هم با مشاهدهی این لحظات منقلب شده بودند. سپس گفت که دیگر حرفی ندارم و یقین پیدا کردم که این نظام، نظامی اسلامی است و شما دارید برای رضای خدا کار میکنید و دیگر برای آزادی فرزندم مراجعه نخواهم کرد و تا هر زمانی که صلاح میدانید وی را نگهداری کنید. خوب ایشان میتوانست با ناراحتی آنجا را ترک کند و همه جا علیه نظام و انقلاب حرف بزند اما وقتی که با این آرامش با وی برخورد صورت گرفت، به فردی تبدیل شد که هرجا میرفت از دادگاه و قضات ما همچنین نظام مقدس جمهوری اسلامی تعریف میکرد.
اخلاق و حٌسن سلوک با کارکنان به نظر شما چه جایگاهی در سیستم اداری دارد؟
در سیستم اداری سازمان قضایی ضمن رعایت سلسهمراتب که لازمهی هر سیستم اداری است، روابط عاطفی حاکم است. همه با یکدیگر دوست و رفیق هستند و شبیه یک خانواده، هرکسی وظیفه و جایگاه خودش را دارد و این جای خوشبختی است که برخلاف بعضی از ادارات، ادارهای داریم که خداوند متعال نعمت محبت را بر ما حاکم کرده است.
به منظور آشنایی نیروهای مسلح با قوانین جدید، چه اقداماتی توسط سازمان قضایی استان صورت گرفته است؟
قبل از اجرایی شدن آیین دادرسی جدید، ما کلاس های متعددی را به صورت منظم و دستهبندی شده برای نیروهای مسلح اعم از سپاه، ارتش، نیروی انتظامی و وزارت دفاع و در بخشهای مختلفی مانند حفاظت، بازرسی و قضایی و عقیدتی- سیاسی برگزار کردیم. حتی با خود فرماندهان نیز جلساتی برای آشنایی با قوانین جدید نیروهای مسلح تشکیل دادیم چون آنها هستند که باید بسیاری از این موارد را اجرا کنند. علاوه بر آن، ما جلسات مستمری با روسای حفاظت اطلاعات و مسئولان بازرسی و قضایی یگان های مسلح استان هر دو ماه یکبار داریم که سابقه ای بیش از 25 سال دارد و هرگز هم قطع نشده است.
در جلساتی که با مسئولان بازرسی و قضایی پیرامون قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح داشتیم، سه یا چهار ماده مطرح می شد و حاضران میبایست مقالهای پیرامون آن مواد ارائه کنند که خودش زمینهی رقابت سالمی را ایجاد کرد. اگر آن مطالب را جمعآوری کنیم و در قالب یک کتاب چاپ نماییم می توان بگویم که بهترین شرح قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح، همان مقالاتی است که این عزیزان نوشتهاند. همین کار را از ابتدا تا انتها راجع به قانون نظام وظیفه و قانون جرایم رایانهای و دادرسی الکترونیک را انجام دادیم. این جلسات کماکان استمرار دارد و امیدواریم بتوانیم قوانین متعدد و مختلفی را در این مجامع ان شا ا... مورد تجزیه و تحلیل و بررسی و آموزش قرار دهیم.
در بین قضات سازمان قضایی خراسان رضوی نام افراد متعددی به چشم می خورد که سابقه مدیریتی در استان های دیگر دارند. دلیل آن را چه میدانید؟
دلیل آن وجود پربرکت امام رضا علیهالسلام است. به برکت وجود ایشان تعداد فراوانی از نیروهای مستعد در این استان وجود دارد که مشهد را به عنوان محل سکونت انتخاب کردهاند. جالب است بدانید، تعداد فراوانی از مدیران استان و فرماندهان ارتش، نیروی انتظامی، سپاه و... که اهل مشهد هم نیستند وقتی بازنشسته میشوند معمولاً مشهد را ترک نمیکنند و در مجاورت حرم امام رضا علیهالسلام باقی میمانند. تعداد زیادی از قضات شریفی که در سازمان خراسان رضوی حضور دارند، به عنوان دادستان یا رئیس سازمان در استانهای دیگر مشغول خدمت بودهاند ولی سعی کردند در نهایت، خودشان را به مشهد مقدس برسانند و در جوار علیبنموسیالرضا علیهالسلام خدمت کنند. کسی که در استان دیگری دادستان بوده، ترجیح میدهد که در مشهد باشد ولو به عنوان دادیار. یا کسی که رئیس سازمان بوده، اینجا به عنوان دادرس خدمت میکند.
خادمی آقا علیبنموسیالرضا علیهالسلام چه حال و هوایی دارد؟
البته همهی ملت شریف ایران و شیعیان بزرگوار و مردم مشهد را خادم علیبنموسیالرضا علیهالسلام میدانم اما به صورت خاص خداوند متعال این محبت را عنایت فرمودند و بیش از بیست و دو سال است که این افتخار نصیب بنده حقیر شده است. هر هشت شب، یک شب نوبت کشیک حرم بنده است. شبیه اعتکاف و تشرف به مکه است. در آن لحظات، انسان از تمام مسائل بیرونی جدا و در حال و هوای دیگری است. ما روزشماری میکنیم که روز یا شب کشیک فرابرسد. وقتی که وارد حرم میشویم، معمولاً تلفن همراه را خاموش کرده و در کمد قرار میدهیم. حال و هوای خاصی است، مخصوصاً اوقاتی که نعمت مضاعفی شامل حالمان شود، مثل شستشوی اطراف ضریح مطهر. وقتی همه زائرین رفتند و حرم خلوت شد ما هستیم و ضریح مطهر امامرضا علیهالسلام. بهترین اوقات زندگی ما، همان زمانی است که در خدمت حضرت، خادمی ایشان را انجام میدهیم. به غیر از پدر و مادر و نزدیکان، گاهی به نیابت از همه افرادی که نامشان در لیست تلفن همراهم است، دو رکعت نماز زیارت میخوانم. همچنین به نیابت از بقیهی دوستان، چه آنهایی که در قید حیات هستند و چه آنهایی که دستشان از این دنیا کوتاه شده است، دعا و زیارت میکنم.
بهترین دوران خدمتی شما در کجا بوده است؟
من در بیشتر استانها خدمت کرده ام، مخصوصاً مناطق جنگی. مدتی هم دادستان نظامی استان سیستانوبلوچستان و رئیس سازمان قضایی استان مازندران بوده ام. در همهی این مناطق، خدمت لذتبخش و شیرین بوده است. گاهی ممکن است عوارض و تلخیهای بوده اما اگر خدمت در راه رضای خداوند متعال باشد، همهی روزها و سال ها زیبا خواهند بود. به تأسی از حضرت زینب سلاما... علیها و آن جملهی بسیار بلند ایشان که فرمودند: «ما رایتُ الا جَمیلا.» ان شا ا... که بتوانیم از این ایام خدمت، برای آن دنیای خودمان بهرهای را برده باشیم.
شیرین ترین لحظات دوران خدمت شما چه زمانی بوده است؟
دوران خدمت همهاش خاطره است. منتها موارد به یادماندنیتر ملاقاتهایی بوده که با امامراحل نصیب ما شده است، یا خاطرات زیارت و ملاقات مقام معظم رهبری و فرصتی که توانستیم دست ایشان را ببوسیم و پشت سر ایشان نماز بخوانیم و از فرمایشاتشان استفاده بکنیم.
منبع:سازمان قضایی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران
احمداسماعیلی کریزی
وبلاگ چشمه سلطان ولی کریز
http://barrud.rasekhoonblog.com/